۳
چرخدنده ها از روم رد شدن .
صافم کردن کف جاده .
آفتاب داغ بود
بخار شدم شدید!!!!
گفتن هی... اینجا بیابونه .
۲
یه تیکه از آستینمو کندم
بستم به پیشونیم
روش نوشتم
من خارپشت هستم
۱
راه افتادم .
با کفش های گنده
همه بد نگام میکردن
مارو عقرب و سوسکا...
فهمیده بودن...!
من خارپشت نبودم!!!
چه قد زود به خودت جرات میدی درباره ادما حرف بزنی !
ممنون...زیبا بود.هم از نظر فرم، هم از نظر زبان.لذت بردم.
شادکام باشید
" بخار شدم شدید"
خوب بود !
لینکم کن دوباره اومدم